بلینکن در عربستان چه میکند؟/ عجز آمریکا در تغییر روند آشتی خاورمیانه
امسال چند مقام ارشد آمریکایی به عربستان سعودی سفر کردند و این بار «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور خاورمیانهای رفته است.
او از ششم تا هشتم ژوئن (۱۶ تا ۱۸ خرداد) مهمان سعودیها بود و شایان ذکر است که سفر بلینکن سومین سفر مقامات بلند پایه واشنگتن به عربستان در سال جاری میلادی پس از دیدارهای «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید در ماه مه و «ویلیام برنز» مدیر سازمان «سیا» در ماه آوریل به حساب میآید. اما دلیل این سرعت بالای آمریکاییها چیست؟
خبرگزاری رویترز در این باره نوشته ایالات متحده امیدوار است روابط با عربستان سعودی همپیمان خود را با ثبات کند.
درست همان روزی که بلینکن مشغول دیدار از عربستان بود دو اتفاق مهم دیگر نیز در این کشور رخ داد.
اول اینکه سفارت ایران در ریاض پایتخت عربستان بازگشایی شد که پیشرفت نمادین دیگری در حوزه روابط دوجانبه پس از اعلام از سرگیری روابط دیپلماتیک تهران-ریاض با میانجیگیری چین محسوب میشود.
مورد بعدی سفر «نیکلاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا به عربستان و دیدار با «محمد بن سلمان» ولیعهد و نخست وزیر سعودی به منظور همکاری بیشتر بود.
این متحدان قدیمی کارتهایشان را مکررا طبق نسخه آمریکایی بازی نکردهاند و این نشان دهنده این است که روند «جدایی از ایالات متحده» آشکارتر شده است.
در خاورمیانه کنونی و تحت هدایت از سرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان، تمرکز اصلی بر «دست دادن و صلح» است.
مصر و ترکیه روابط دیپلماتیک خود را ارتقاء بخشیدهاند، سوریه به آغوش اتحادیه عرب بازگشته و روابط ایران و اردن هم گرم شده است. به بیان دیگر یک خاورمیانه متحد و مستقلتر در حال شکل گیری است. این وضعیت مورد استقبال کسانی است که دوست دار صلح هستند اما در این میان یک «استثنای آمریکایی» هم وجود دارد.
برای مثال، «دانیل بنیم» معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور شبه جزیره عربستان در خصوص سفر اخیر بلینکن به عربستان، صراحتا گفت که ایالات متحده در خاورمیانه خواهد ماند و عرصه را ترک نمیکند تا دیگر مخالفان آن را پر کنند.
وقتی به دقت توجه شود یک حس عمیق ناراحتی و بی میلی پشت این اظهار نظر نهفته است. اعتماد یک شبه از بین نمیرود. در حالی که ایالات متحده مداما بر حضورش در خاورمیانه تاکید دارد باید به این موضوع هم بیاندیشد که چرا وضعیت در منطقه به اینجا کشیده شده است.
از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده بزرگترین نیروی خارجی تاثیرگذار بر وضعیت خاورمیانه بوده است. آمریکا برای حفظ هژمونی خود ناآرامی و آشفتگی به وجود آورده و سالهاست تقابل در خاورمیانه را تحریک کرده و به «نابودگر شماره یک» در این منطقه تبدیل شده است.
طی سالهای اخیر با تغییر تمرکز راهبردی و عدم اتکا بر انرژی خاورمیانه، رابطه «نفت در برابر امنیت» میان ایالات متحده و عربستان سعودی و دیگر همپیمانان منطقهای واشنگتن شکنندهتر شده است. علاوه بر این، افزایش غیرمسئولانه نرخ بهره توسط آمریکا باعث شده مصر، لبنان و دیگر کشورها رنج زیادی را متحمل شوند. ایالات متحده مداما روسیه و اوکراین را بخاطر درگیری مقصر نشان داده، درگیری که کشورهای وارد کننده غذا مثل مصر را در یک بحران غذایی فرو برده است.
کشورهای خاورمیانه به خوبی میدانند که ایالات متحده غیرقابل اعتماد است و آینده و سرنوشتشان باید قاطعانه در دستان خودشان باشد.
طبق نتایج یک نظرسنجی که در سال ۲۰۲۲ توسط «مرکز عربی سیاستگذاری و پژوهش» در ۱۴ کشور عربی انجام شد، ۷۸ درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که ایالات متحده بزرگترین تهدید و منبع بی ثباتی در خاورمیانه است.
آمریکا از اینکه به ناخوشایندترین طرف در خاورمیانه تبدیل شده، احساس خوبی ندارد. دولت ایالات متحده مداما مقامات ارشد را به عربستان سعودی میفرستد. هدف اصلی از این اقدام هم جلوگیری هر چه سریعتر از وقوع تغییرات ژئوپلتیکی در منطقه است و این امید را دارد که به وسیله تثبیت روابطش با عربستان سعودی سیستم همپیمانی خاورمیانه خود را نجات دهد.
بلینکن پیش از سفر به عربستان سعودی اعلام کرد که ایالات متحده یک سمت دیپلماتیک ارشد اضافه خواهد کرد تا به ارتقاء «ادغام منطقهای در خاورمیانه» کمک کند.
در نگاه تحلیلگران این اقدام در واقع به منظور افزایش حضور آمریکا در منطقه و تسهیل ادامه مداخلهگریهای آن در امور خارومیانه صورت میگیرد.
با این حال هیچ افزایش سازوکار دیپلماتیکی نمیتواند روند عمومی آشتی در خاورمیانه را تغییر دهد.
دلیل اصلی این است که سیاست خاورمیانهای ایالات متحده مبنی بر «یارگیری برای حمله به طرف دیگر» با تقاضاهای جاری کشورهای خاورمیانه برای اتحاد و همکاری به طور جدی دچار به هم ریختگی شده است.
همانطور که اندیشکده «فوکا» در گزارش خود به آن اشاره کرده، جهت بادنمای خاورمیانه آشکارا تغییر کرده است. پس از سالها جنگ، قدرت «اتحاد» در حال سایه افکندن بر نیروی «اختلاف» است.