چه کسی از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب ناراحت است؟
اتحادیه عرب روز یکشنبه با بازگرداندن عضویت سوریه موافقت کرد، که یکی دیگر از اخبار خوش اخیر برای خاورمیانه است. این آخرین پیشرفت پس از ظهور موج آشتی ناشی از از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران است. این آغاز یک مسیر صحیح به سوی راه حل سیاسی برای بحران سوریه و «ادامه گفت و گوی مستقیم با دولت سوریه برای رسیدن به یک راه حل جامع» است. از این نظر، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب پس از ۱۲ سال تعلیق، نمادی از تبلور جدید همبستگی و خودسازی در میان کشورهای عربی است و اعتماد بیشتری به صلح را در خاورمیانه که به عنوان «بشکه باروت» جهان تلقی می شد، به ارمغان می آورد. ما صمیمانه برای سوریه و اتحادیه عرب احساس خوشحالی می کنیم.
بسیاری از تحلیلها بر این ناظرند که دو دلیل عمده برای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب وجود دارد: اول، زلزله بزرگی که در اوایل فوریه منطقه مرزی ترکیه و سوریه را لرزاند، گامهای کشورهای عربی برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک با سوریه را تسریع کرد. دوم، عربستان سعودی و ایران که در بحران سوریه مخالف یکدیگر بودند، با میانجیگری چین به آشتی تاریخی دست یافتند و این، انگیزه مستقیمی را برای تصمیم اتحادیه عرب فراهم کرد. ماه گذشته، فرستاده ویژه دولت چین در امور خاورمیانه از سوریه بازدید کرد و با دمشق درباره حل و فصل سیاسی موضوع سوریه و تسهیل بازگشت این کشور به اتحادیه عرب تبادل نظر کرد. وزارت امور خارجه چین روز دوشنبه بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را تبریک گفت و خاطرنشان کرد که چین به عنوان دوست نزدیک سوریه و سایر کشورهای عربی از همبستگی اعراب استقبال و حمایت می کند و به کار بی وقفه در این راستا ادامه خواهد داد. نگرش چین همچنین نشان دهنده موضع کلی جامعه بینالمللی است.
از هر نظر، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یک موضوع خوشحال کننده است، اما استثناهایی نیز وجود دارد. آمریکا و انگلیس آشکارا از این موضوع «انتقاد» کردند و مدعی شدند که سوریه «نباید دوباره پذیرفته شود». بلومبرگ گزارش داد که اتحادیه عرب سوریه را پس از بیش از یک دهه انزوا «در سرپیچی از آمریکا» مجدداً پذیرفت. وال استریت ژورنال مدعی شد که نفوذ آمریکا در خاورمیانه رو به کاهش است. به نظر می رسد که واشنگتن به طور واضحی نسبت به استقلال بروز یافته در خاورمیانه اکراه و عدم پذیرش دارد. البته آمریکا احساس ناخوشایندی خواهد داشت. داستانهای غم انگیزی که در سالهای اخیر در سوریه و خاورمیانه رخ داده است، عمدتاً ناشی از سیاست خاورمیانه ای واشنگتن در «بازی کردن یک طرف علیه طرف دیگر» است. در نگاه آمریکایی، وضعیت ناامید کننده خانوادههای معمولی و کمبود غذای کافی، تنها گرد و غباری است بر چکمههای ارتش آمریکا و چیز قابل ذکری نیست.
اما این واقعیت بار دیگر ثابت میکند که وقتی سایه واشنگتن کوچکتر میشود، طلوع صلح بزرگتر میشود. کشورهای عربی به دلیل سیاست خارجی مستقل خود چیزی از دست ندادهاند، اما به گفتگو، آشتی و احترام دست یافتهاند. سامر شکری، وزیر امور خارجه مصر روز یکشنبه گفت: «مراحل مختلف بحران سوریه ثابت کرد که این بحران راه حل نظامی ندارد و هیچ پیروز و شکستی در این درگیری وجود ندارد». این را می توان پاسخی ظریف به شیوههای گذشته واشنگتن در برانگیختن درگیریهای منطقهای و سوء استفاده از نیروهای نظامی دانست. این دیدگاه به طور فزاینده ای در جامعه بینالمللی امروز رایج می شود. برخی رسانههای آمریکایی با تلخ کامی گفتند که تصمیم اتحادیه عرب برای پذیرش مجدد سوریه نشان دهنده رد منافع آمریکا در خاورمیانه است، زیرا کشورهای عربی سیاستهای مستقل از دغدغه های غرب را پیگیری میکنند. اما این بار واقعا اشتباه کردند. اینطور نیست که کشورهای خاورمیانه «مستقل از غرب» هستند، بلکه این واقعیت است که غرب در حال منزوی کردن خود از کل جامعه بینالمللی است.